کد مطلب:216872 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:327
حدود فدک
وقتی امام كاظم علیه السلام پیش مهدی عباسی آمد و دید كه او رد مظالم می كند. به او فرمود: چرا آن چه را كه از راه ستم از ما گرفته ای، برنمی گردانی؟ مهدی پرسید: منظورتان چیست؟ امام فرمود: فدك را
[ صفحه 133]
برگردان. وقتی از حدود آن پرسید، امام علیه السلام همه ی مناطقی كه زیر نظر حكومت وی بود، برشمرد (كنایه از این كه حكومت را به ما برگردان كه تو غصب كرده ای). وی گفت: این مقدار زیاد است، درباره آن فكر می كنم. [1] .
روزی هارون همین تقاضا را از امام كاظم علیه السلام كرد و گفت: فدك را بگیر، حضرت فرمود: فدك را نمی گیرم، مگر با تمام حدودش.
هارون گفت: حدود آن چه اندازه است؟ امام فرمود: اگر آن را مشخص كنم، در اختیار من نخواهی گذاشت.
هارون گفت: به جان جدت قطعاً آن را در اختیار تو قرار می دهم.
امام علیه السلام فرمود: حد اول آن «عدن» قسمتی از یمن است. ناگهان چهره ی هارون متغیر شد. سپس امام علیه السلام فرمود حد دوم آن «سمرقند» است. رنگ هارون بیشتر دگرگون شد. آنگاه فرمود: حد سوم آن «آفریقا» و حد چهارم آن «سیف البحر»، نزدیك شهر حلب و سرزمین وسیع شمال حجاز است.
هارون گفت: «فلم یبق لنا شی ء» بنابراین، برای ما چیزی باقی نماند. امام علیه السلام فرمود: گفتم اگر حدود آن را معین كنم، در اختیار من نخواهی گذاشت. هارون در همین هنگام تصمیم كشتن امام را گرفت. [2] .
[ صفحه 133]
برگردان. وقتی از حدود آن پرسید، امام علیه السلام همه ی مناطقی كه زیر نظر حكومت وی بود، برشمرد (كنایه از این كه حكومت را به ما برگردان كه تو غصب كرده ای). وی گفت: این مقدار زیاد است، درباره آن فكر می كنم. [1] .
روزی هارون همین تقاضا را از امام كاظم علیه السلام كرد و گفت: فدك را بگیر، حضرت فرمود: فدك را نمی گیرم، مگر با تمام حدودش.
هارون گفت: حدود آن چه اندازه است؟ امام فرمود: اگر آن را مشخص كنم، در اختیار من نخواهی گذاشت.
هارون گفت: به جان جدت قطعاً آن را در اختیار تو قرار می دهم.
امام علیه السلام فرمود: حد اول آن «عدن» قسمتی از یمن است. ناگهان چهره ی هارون متغیر شد. سپس امام علیه السلام فرمود حد دوم آن «سمرقند» است. رنگ هارون بیشتر دگرگون شد. آنگاه فرمود: حد سوم آن «آفریقا» و حد چهارم آن «سیف البحر»، نزدیك شهر حلب و سرزمین وسیع شمال حجاز است.
هارون گفت: «فلم یبق لنا شی ء» بنابراین، برای ما چیزی باقی نماند. امام علیه السلام فرمود: گفتم اگر حدود آن را معین كنم، در اختیار من نخواهی گذاشت. هارون در همین هنگام تصمیم كشتن امام را گرفت. [2] .
[1] التهذيب، ج 4، ص 304.
[2] مناقب، ج 4، ص 321.